کسانی که در محیط کسب و کار، رهبری را برعهده دارند باید از عزت نفس بالایی برخوردار باشند. وجود این عزت نفس سبب می شود تا در میان کارکنان نیز اعتماد به نفس افزایش یافته و احترام میان آن ها گسترش یابد. وقتی شما به عنوان یک رهبر معرفی می شوید، به این معناست که وظیفه بزرگی را گردن می گیرید که هرگونه رفتار شما بر روی عملکرد کارمندان تاثیر مستقیمی دارد. با توجه به مطلبی که بیان شد، باید این را در نظر گرفت رهبر یک تیم نباید کوتاهی در رابطه با تیم داشته و دچار اشتباهاتی شود.
با یک انتخاب نامناسب و تصمیم گیری های نادرست رهبر ممکن است دچار مشکلات بزرگ و خسارات جدی شوید. هرگونه رهبری اشتباه، آسیب جدی به سازمان و تیم این سازمان وارد خواهد کرد. افراد در محیط کسب و کار راجع به رهبران دچار سه باور غلط شده اند. اطلاع از این سه باور برای شما بسیار ضروری است و با اطلاع از آن ها شما به سادگی می توانید از این باور های غلط دوری کرده و به بهترین شکل رهبران کسب و کار را درک کنید. ما این سه باور غلط را در بخش های بعدی خدمت شما عزیزان بررسی خواهیم کرد برای کسب اطلاعات با ما همراه باشید.
ابر قهرمان بودن رهبران
اولین باور غلطی که در میان جوامع پیشی گرفته، ابر قهرمان بودن رهبران می باشد. از گذشته تا به امروز، در ذهن افراد تصوری از رهبران به وجود آمده که آن ها قهرمان یک سازمان بوده و راه حل تمام مشکلات در دست رهبران می باشد. این مدل تفکر باعث شده حتی رهبران نیز دچار سردرگمی ها شده و ممکن است گرفتار اعتماد به نفس کاذب شده و تصور کنند که باهوش تر از بقیه افراد هستند. همچین تفکری خطا های زیادی را با خود به همراه دارد و باعث می شوند رهبران مرتکب اشتباهات بزرگی شوند.
رهبری یک توانایی ذاتی
هیچ فردی، درون خود و به طور مادرزادی رهبری را با خود به همراه ندارد. رهبر بودن و مدیریت کردن یک تیم یا سازمان، باید به مرور زمان تقویت شود و فرد آموزش های لازم را دریافت کند. برای درک بهتر این موضوع می توانیم وینستون چرچپلیه را خدمت شما مثال بزنیم. این فرد از رهبران معروف به شمار می رود که در کودکی خود یادگیری بسیار ضعیفی داشته است. ناگفته نماند وینستون چرچیله تنها در آموزش مشکل نداشته بلکه دارای لکنت زبان نیز بود. اما وجود این مورد ها سبب نشد تا او به یک رهبر قوی تبدیل نشود، در قرن بیستم وینستون چرچیله به عنوان یکی از بهترین و بلند آواز ترین رهبر ها شناخته شد.
در نتیجه، با مطالعه این مطالب می توان گفت رهبر بودن به ذات انسان ربطی نداشته و فردی به این جایگاه علاقه داشته باشد با رعایت نکات مهم و تقویت آن ها به رهبر تبدیل خواهد شد. حتی برخی از رهبران مانند لود بلنک فین، با این که جزء منحصر به فرد ترین ها می باشد، اما خود را قبول نداشته و شک زیادی به توانایی هایش داشت. این مسئله از یک باور ذهنی غلط نشأت می گیرد و باعث می شود در ذهن رهبری نقش ذاتی داشته و اعتماد به نفس افراد کاهش یابد.
تغییر نکردن افراد
با گذر زمان، تغییرات بسیاری در جامعه رخ داده که افراد زیادی را تحت تاثیر قرار داده است. سبک رهبری نیز جزء این موارد می شود، یعنی فردی که 30 سال پیش با یک روشی رهبری و مدیریت می کرد. امروزه از سبک و استراتژیک های دیگر که مطابق با شرایط هستند استفاده می کند. امروزه، هدف بیش تر رهبران برروی اهداف انسان ها و تحلیل رویداد های جامعه است. برای مثال می توان گفت که امکان دارد رهبری قبلا تنها هدفش باهوش بودن و پیدا کردن راه حل های مختلف برای رفع بسیاری از مسائل بود. اما در زمان حال، همان رهبر هدف خود را تغییر داده و به دنبال به وجود آوردن محیطی است که افراد در آن رشد کنند. در حالت کلی، اهداف، راهکار ها، ارزش ها و سبک های رهبر با تغییر شرایط و وضع جامعه متغییر است.
ویژگی های رهبران هدفمند
رهبران عالی و منحصر به فرد قابلیت ها و ویژگی های خاصی را با خود به همراه دارند. شما نیز با رعایت یکسری نکات و موارد مهم می توانید به یک رهبر بزرگ و عالی تبدیل شوید. رهبرانی که هدفمند هستند، معمولا اهداف خود را مشخص می کنند، پس از بررسی اهداف خود، به دنبال ارزیابی اهداف بقیه نیز می شوند. زمانی که شما اهداف خود و اطرافیان را لیست می کنید، به راحتی می توانید شرکت را بر اساس اهداف بررسی شده اداره کرده و آن ها را با هم پیوند بزنید. مرحله بعدی شناخت کامل جایگاه رهبری است، شما در نقش یک رهبر بایستی تماما از موارد مربوط به نقش رهبری مطلع باشید. اطلاع از نقش جایگاه رهبری به شما کمک زیادی خواهد کرد تا به یک رهبر هدفمند تبدیل شوید.
این که چه کاری باید انجام دهید؟ چگونه تصمیمات مهمی را بگیرید و به چه صورت افراد مدیریت کنید باعث می شود درک بهتری نسبت به جایگاه رهبری داشته باشید. بخش بعدی مربوط به شناخت افرادی است که قرار است به آن خدمت کنید، پس از گذشتن و بررسی کردن این مورد نوبت به ارزش ها می رسد. انگیزه داشتن در سمت رهبری از اهمیت ویژه ای برخوردار است، نبود انگیزه در رابطه با ارزش ها، رهبری را بی معنی می کند. آخرین ویژگی که باعث می شود شما از یک فرد معمولی به یک رهبر هدفمندی تبدیل شوید، صادق بودن است. یک رهبر قوی، در دوران مدیریت خود باید از هرگونه دروغ و خطایی دور باشد تا همه چی طبق اصول جلو رود.
نتیجه گیری
رهبر، باید قادر باشد تا دیدگاه کاملی نسبت به تمام مسائل داشته باشد، همچنین، استفاده از قدرت را بایستی آموخته باشد. یک رهبر باید علاوه بر استفاده درست از قدرت، از این که قدرت را به چه کسی می سپارد نیز مطلع شود. موارد گفته شده جزء نکاتی است که رعایت آن ها ضروری بوده و از مهم ترین انتخاب رهبران محسوب می شود. اگر در این زمینه سوالی داشتید حتما با ما تماس بگیرید، تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا پاسخ های کاملی را خدمت شما ارائه دهیم.
دیدگاهها